چگونه بازار هدف خود را جهت افزایش فروش مطالعه میکنید؟
چگونه بازار هدف خود را جهت افزایش فروش مطالعه میکنید؟
پیش از هر چیز اجازه دهید اصلاً به این سؤال پاسخ دهیم که چرا صاحبان کسبوکارهای آنلاین بازار هدف خود را بررسی و مطالعه میکنند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت محیط کسبوکارهای آنلاین امروزی، محیطی کاملاً ظالم است. اگر مالک یک کسبوکار کوچک یا متوسط باشید، اینکه در چه صنعتی واقعشده باشید، اصلاً مهم نیست، چراکه بههرحال با رقابت بسیار زیادی از طرف برندهای بزرگتر مواجه خواهید بود. این رقابت شدید موجب میشود تا ازلحاظ بودجه بازاریابی به محدودیت خورده و تحتفشار قرار بگیرید و فقط در حال تلاش برای جذب یک مشتری بالقوه یا یک فروش باشید. بهمنظور برندهشده در این رقابت نیازمند اکتشاف بیشتر در اعماق لایههای زیرین بازار هدف خودتان هستید تا جزءبهجزء بازار هدف خود را بهخوبی درک کنید. بدون این ارزیابی کامل هرگز قادر به کسب موفقیت قابلتوجه در کسب سهم از بازار هدف نمیشوید.
توجه به این نکته حائز اهمیت بسیار زیاد است که امروزه به دلایل شرایط حاکم بر بازار حتی بسیاری از برندهای بزرگ و مطرح دنیا نیز در پی از آن خود کردن آن بخشهای کوچک و تخصصی از بازار هستند که روزی برای کسبوکارهای متوسط و کوچک رها کرده بودند. این یعنی اینکه حتی آنها را فشار وارده از سوی بازار رقابتی فعلی را حس کرده و همواره در تلاش برای کسب مجدد جایگاه برتر پیشین خود در صنعت و افزایش درآمد خودشان میباشند.
اصلاً بازار هدف چیست؟
شاید خیلی ساده و کوتاه بتوان گفت که بازار هدف عبارت است از یک گروه خاص از مصرفکنندگان که یک شرکت محصولات و خدمات خودش را به سودی آن سرازیر میکند. بازار هدف اشاره به گروهی از مردم دارد که شما تصور میکنید محصولات شمارا دوست داشته و میخرند، گروهی که شما تصمیم گرفتهاید محصولات خود را به آنها معرفی کنید. برخی بازارهای هدف بسیار کوچک هستند، اما برخی دیگر ممکن است قدری بزرگتر باشند و خود نیاز به خرد شدن و تبدیلشدن بخشهای کوچکتر تخصصی داشته باشند. اگر بازار هدف شما خیلی گسترده و متنوع باشد، برای فروش محصول خود در آن نیاز به بودجه بازاریابی بسیار زیادی برای دسترسی به همه آنها دارد. اما اگر آن را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرده و خصوصیات هر بخش را بهخوبی درک کنید، مطمئناً فرصتهای بسیار بیشتر و بهتری را در آن مشاهده میکنید که میتواند حجم و میزان درآمد شمارا نسبت به چیزی که در حال حاضر کسب میکنید افزایش دهد، و البته توجه به این نکته خیلی مهم است که این کار که بههیچوجه مختص شغل یا مجموعه خاصی نیست و خواه مشاور، خردهفروش، تولیدکننده یا ارائهکننده خدمات باشید، بههرحال خرد کردن بازار هدف شما به بخشهای کوچکتر و البته تخصصیتر روشی است که برای هر فردی میتواند مؤثر واقع شود.
بازار هدف
بازار هدف در مقابل بازارهای خرد و کوچک، اما تخصصی
باوجوداینکه بازارهای خرد اما تخصصی (جاویژه) و بازار هدف مفاهیمی کاملاً نزدیک به یکدیگر هستند، اما هرگز نمیتوانید یکی از آنها را بهجای دیگری مورداستفاده قرار دهید. یک بازار هدف عمدتاً بازاری گسترده است که جمعیت بیشتری از مردم را در بر میگیرد. در مقابل یک بازار خرد و تخصصی بخشی فرعی از یک بازار هدف در نظر گرفته میشود. همچنین باید توجه داشت که با خرد کردن یک خرد و تخصصی تا یک مرحله بیشتر هم میتوان باز از دل آن یک بازار خرد و تخصصی دیگر به دست آورد. بنابراین، میتوان یک بازار هدف را مجموعهای از چند بازار خرد و البته تخصصی کوچکتر در نظر گرفت.
قرار دادن این بازارهای خرد و تخصصی بهعنوان بازار هدف یا بهعبارتدیگر بازاریابی کردن محصول خودتان در بین مخاطبین این گروهها، مزایای چندی را برای شما به همراه دارد. اول اینکه رقابت کمتری از طرف دیگر برندها متوجه شما هست، که موجب افزایش عمر شما در آن بازارها میشود.
مثلاً دو شرکت مختلف را در نظر بگیرید که محصولات و خدمات متفاوتی را به یک بازار ثابت و مشترک ارائه میکنند. اما یک بازار خرد و کوچک و البته تخصصی شامل یک گروه بسیار خاص از مردم میشود که نیازهای خاص و ویژهای هم دارند. مثلاً یک مجموعه از مشتریان متنوع در یک بازار هدف ممکن است شامل افراد مختلفی از قبیل مبلغان دینی، پزشکان، شکارچیها، مدافعین محیطزیست و . . . بشود. بااینوجود، بازاریابی به یک گروه خرد و تخصصی که از آن تحت عنوان بازاریابی جاویژه نیز یاد میشود به معنای تمرکز و توجه و درک نیازهای هر یک از این گروهها بهصورت مجزا میشود. محدود کردن هر یک از این گروهها منجر به رسیدن مثلاً به گروه خاصی از پزشکان مانند متخصصین قبل بجای پزشکان عمومی میشود. چقدر میتوانید این محدود کردن و کوچک کردن گروه هدف را ادامه دهید؟ طبیعی است که پاسخ به این سؤال بستگی به منحصربهفرد بودن کسبوکار و خط محصول شما دارد.
ازآنجاییکه یک بازار بسیار تخصصی و کوچک همواره با ریسک ضعیف شدن و حذف شدن از عرصه بازار در طی زمان را دارد، بسیاری از شرکتهای بزرگتر پرداختن و ارائه خدمت و محصول به چندین بازار کوچک و تخصصی را بهصورت همزمان پی میگیرند.
درک خصوصیات و ویژگیهای بازار هدف
بهمنظور بالا بردن اثربخشی بازاریابی و فروش خودتان، باید بهخوبی متوجه شوید که بازار هدف شما از چه بخشهایی تشکیلشده است – یعنی هرگونه اطلاعات جزئی و کوچک را در مورد آن به دست آورید. جمعآوری و تحلیل این نوع از اطلاعات به شما کمک میکند که محصول شما برای چه گروههایی از مخاطبین موجود در بین افراد حاضر در بازار هدف شما دارای جذابیت است؟ زمانی که این اطلاعات را به دست آوردید، برای هر بخش از بازار هدف میتوانید استراتژی بازاریابی و فروش خاص خودتان را بکار بگیرید.
برای این کار بهتر است بازار هدف خود را بر اساس معیارهای زیر مورد تحلیل و بررسی قرار دهید:
– موقعیت جغرافیایی: بازار هدف شما در کجا واقعشده است؟ باید آنها را بر اساس کشور، شهر، شهرستان و منطقه محلی که در آن واقعشدهاند تقسیمبندی کنید. حتی میتوانید خصوصیات آب و هوایی موجود در هر یک از این بخشها را هم در تحلیل و برنامهریزیهای خودتان لحاظ کنید.
– ویژگیهای جمعیت شناختی: چندین ترکیب جمعیتی مختلف وجود دارد که به این منظور میتوانید مورداستفاده قرار دهید. اما معمولترین آنها شامل سن، جنسیت، درآمد، تعداد اعضای خانواده، سطح تحصیلات و شغل است.
بازار هدف
– صفات روانشناختی: این نوع تقسیمبندی تلاشها و فعالیتهای شمارا معطوف به یک گروه خاص و کوچک از مشتریان با نیازهای تخصصی بر اساس شخصیت، علائق، ارزشهای فردی، طبقه اجتماعی و سبک زندگی مینماید. در این روش شما بهشدت نیاز به تحقیق و بررسی دقیق و بسیار موشکافانه در مورد ویژگیهای اعضاء تشکیلدهنده بازار هدف خود تا جای ممکن دارید تا بهترین نتیجه ممکن را همکسب کنید.
– صفات رفتاری: اینکه مشتریان نسبت به خرید یا امتحان کردن یک محصول با خدمت چگونه رفتار میکنند، اطلاعاتی مهم و حیاتی است که در زمان تلاش برای درک درست و کامل بازار هدف خود حتماً و حتماً باید به آن توجه داشته باشید. ویژگیهای رفتاری کلیدی شامل مزایای موردنظر، فراوانی خرید، حجم خرید در هر نوبت خرید، آمادگی و تمایل به خرید، وفاداری به محصول و برند، موقعیت کاربر و تصمیم وی است.
تمام این معیارها و اطلاعات به شما بیشتر و بیشتر کمک میکند تا از برون و درون بازار هدف خود بهخوبی کسب اطلاع کنید. سپس متوجه میشوید که پیشازاین به چه گروههای مردمی یا بازارهای تخصصی و در کدام مناطق جغرافیایی محصولات و خدمات خود را ارائه میکردید. درنتیجه اطلاعات کامل و کافی برای توسعه دادن مؤثر استراتژیهای بازاریابی و فروش خود در اختیار خواهید داشت تا هر گروه موردنظر را بهخوبی به برند و محصول خود جذب کنید و اینگونه بازار هدف اصلی خود که متشکل از بازارهای تخصصی کوچکتر است را تشکیل دهید. بازاریابی جاویژه بدون شک یکراه مطمئن برای افزایش فروش در هر کسبوکاری است. پس اگر نمیخواهید در آینده نزدیک کسبوکار خود را از دست بدهید، همین امروز شروع به استفاده از آن بکنید.
نتیجهای که میخواهیم از این مطلب بگیریم، کاملاً واضح و روشن است که – امروزه خریداران آنلاین از هر زمان دیگری هوشیارتر هستند و هیچ تمایلی به قرار گرفتن در کنار گروههای دیگری از مشتریان در یک دسته و دریافت یک پیام تبلیغاتی یکسان و ثابت نیستند. بهمنظور جلبتوجه آنها باید در سطحی شخصیتر آنها را درک کرده و نیازها و خواستههای آنها را بشناسید تا فروش و موفقیت بیشتری را از آن خود بکنید.
بازار هدف در مقابل بازار استراتژیک
هر دو بازار هدف و بازار استراتژیک دارای خصوصیاتی هستند که این خصوصیات در هر یک از آنها نسبت به دیگری متفاوت است. بنابراین، اگر قصدی مبنی بر پاسخ دادن به این سؤال باشد که تفاوت بین این دو بازار چیست، باید ازنقطهنظر مدیریت شرکت به این سؤال پاسخ داده شود. در داخل بازار فعلی و کنونی، جمعیتی که قصد هدفگیری آن رادارید تحت عنوان بازار هدف شناخته میشود. به عبارتی تمرکز شرکت بر روی بازار هدف، قرار میگیرد.
بازار هدف، درواقع در داخل بازار فعلی است که شرکت در حال فعالیت در آن است و یکی از چالشهای اصلی برای شرکت فتح کردن و نفوذ کردن به آن بازار است. ازاینرو، موتورسیکلتهای هوندا ممکن است در شهر بمبئی هم در دسترس باشند، اما در حال حاضر بازار هدف این برند جنوب بمبئی است که حجم فروش بالا در آن دیده نمیشود.
بازار استراتژیک چیست؟
بازار استراتژیک بازاری است که شما به آن علاقه دارید یا ممکن است در صورت داشتن منابع لازم برای مدیریت آن بازار یا زمانی که بهطور کامل به بازار هدف خود نفوذ کردید و آن را اشباع کردید، قصد وارد شدن به آن بازار را بکنید. در مثال بالا که از برند هوندا نام بردیم، برند هوندا پس از فتح کامل بازار بمبئی جنوبی ممکن است به بازارهای موجود در حاشیه در شهر بمبئی وارد شود. بنابراین بازار حاشیه شهر بمبئی، بازار استراتژیک بوده و در برابر آن بازار جنوب شهر بمبئی بازار هدف برای آن برند در نظر گرفته میشود.
زمانی که شرکت بهطور کامل به بازار هدف انتخابشده نفوذ کرد، ممکن است بر بازار استراتژیک خودش تمرکز کند. یعنی بازار استراتژیک در مرحله بعدی جای بازار هدف قرار میگیرد و سپس شرکت به سمت یافتن یک بازار استراتژیک جدید سوق پیدا میکند.
البته توانایی توسعه بازار و ورود به بازار استراتژیک همیشه برای یک شرکت لازم و ضروری نیست، چراکه بازار استراتژیک ممکن است ارزش خودش را از دست بدهد یا شرکت مذکور به منابع کافی جهت وارد شدن به بازار استراتژیک دسترسی نداشته باشد. در چنین مواردی شرکت باید تمرکز خود بر روی بازار هدف را حفظ کند یا به فکر وارد شدن به یک بازار استراتژیک دیگر باشد.
معیارهای اصلی که این دو بازار را از یکدیگر متمایز میسازند، عبارتاند از:
محصول: محصول فعلی در بازار برای عرضه در بازار هدف آن مورداستفاده قرار میگیرد. همان محصول میتواند برای عرضه در بازار استراتژیک هم مورداستفاده قرار بگیرد یا محصول جدیدی برای آن بازار طراحی و توسعه پیدا کند.
قیمتگذاری: قیمتگذاری میتواند یک عامل تمایز برای بازار هدف و بازار استراتژیک در نظر گرفته شود. زمانی که قیمتگذاری برای یک محصول برای بازار هدف در سطح بالایی باشد، این قیمت میتواند کاهش پیدا کند تا شرکت بهراحتی قادر به ورود به بازار استراتژیک خودش باشد.
مکان: مکان یکی از اجزاء و عناصر اصلی بازار هدف در برابر بازار استراتژیک است. بازار هدف شامل جغرافیایی میشود که شرکت و محصول در حال حاضر در حال فعالیت در آن است. بااینوجود، یک بازار استراتژیک نشاندهنده جایی است که شرکت تمایل به گسترش و نفوذ در آن در آینده را دارد. ازاینرو برخی شرکتها که در حال حاضر در حال تولید کالاها و محصولاتی خاص در مثلاً کشور هند هستند، چشم به مکانهای جغرافیایی خارجی دارند که میخواهند بهعنوان بازار استراتژیک در آینده در آن توسعه پیدا کنند.
ترویج و ترفیع: فعالیتهای ترویجی همیشه بهمنظور در اولویت قرار دادن و جلوی چشم مخاطب بودن بازار هدف مورداستفاده قرار میگیرند و هرگز کاربردی در رابطه با بازار استراتژیک از آنها انتظار نمیرود. زمانی که یک شرکت تصمیم میگیرد تا به یک بازار استراتژیک نفوذ کند، این زمان درواقع زمانی است که شرکت تصمیم به تغییر استراتژی ترویجی خودش میگیرد.
اگر ازنقطهنظر فروش به این موضوع نگاه کنید، تنها مدیر فروش بینالمللی و مدیر بازاریابی بینالمللی شرکت هستند که در جریان امور یک بازار استراتژیک قرار میگیرند. بااینوجود، تمامی سمتهای سازمانی موجود تحت نظر مدیر فروش بینالمللی، مانند مدیر فروش منطقهای و مدیران مناطق بر روی بازار هدف فعلی متمرکز میشوند.
ازاینرو، تفاوتهای بسیار زیادی بین یک بازار هدف و یک بازار استراتژیک وجود دارد و همواره زمانی که مشغول فعالیت در یک بازار هدف هستید، باید توجه لازم و کافی به توسعه یک بازار استراتژیک جهت نفوذ به آن در آینده داشته باشید.
بیستودو نوع مختلف بازار هدف بر اساس تقسیم بازار
زمانی که تقسیمبندی بازار را برای خودتان انجام دادید، به یک بازار هدف مشخص برای خودتان دست پیداکردهاید. اکنون بر اساس تقسیمبندی که انجام دادهاید، خصوصیات و ویژگیهای هر یک از این بازارهای هدف ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد.
اگر در حال انجام تقسیمبندی بر اساس خصوصیات جمعیت شناختی باشید، پس تقسیم بازار هدف شما ممکن است بر اساس میزان درآمد اعضای بازار شما باشد یا اینکه ممکن است بر جنسیت یا سن آنها باشد.
اگر بر اساس خصوصیات روانشناختی این تقسیمبندی را انجام میدهید، نوع بازار هدف شما بازهم متفاوت است. در ادامه با 22 نوع مختلف از بازار هدف بر اساس نوع تقسیمبندی انجامشده آشنا میشویم.
زمانی که تقسیم بازار انجامگرفته بر اساس خصوصیات جمعیت شناختی باشد، 9 شکل مختلف از بازارهای هدف قابلشناسایی میباشد.
1- سن: بازار هدف میتواند بر اساس سن مصرفکننده انتخاب شود. بهترین مثال در این مورد لباس و پوشاک است که بر اساس سن مصرفکننده تغییر میکند.
2- جنسیت: با در نظر گرفتن همین مثال پوشاک، اگر تصمیم گرفته باشید که تنها خواهان بازاریابی محصول خود به یک جنسیت خاص باشید، پس بازار هدف شما بر اساس دو جنسیت مختلف موجود در جامعه متفاوت میباشد و به همین ترتیب محصولات شما نیز متفاوت از یکدیگر میشود.
3- نژاد: بسیار تصمیمهای اتخاذشده توسط یک نفر بر اساس بومی بودن فرد و اصالت وی اتخاذ میشود. مسئله نژاد تفاوتهای بسیار زیادی بر روی تصمیمات خرید شما میتواند ایجاد کند. بر این اساس یک مشتری آسیایی تصمیم خریدی متفاوت از یک فرد بومی آمریکا خواهد داشت.
بازار هدف
4- درآمد: ساعتهای ساخت برند رولکس برای این مورد مثال خیلی خوب و مناسبی هستند، چراکه محصولاتی عادی و معمولی تهیهکرده اما مشتریان خودش را بر اساس میزان درآمد آنها از بقیه متفاوت میکند. البته، میزان درآمد میتواند به نوعی یکی از ویژگیهای روانشناختی هم در نظر گرفته شود.
5- مذهب: برخی از مردم زمانی که مسئله نژاد و مذهب مطرح میشود، این دو موضوع را با یکدیگر اشتباه میگیرند و شما باید به این موضوع توجه داشته باشید. با توجه به مثال مطرحشده در بالا، افراد بومی آسیا دارای مذاهب مختلفی هستند و پای در هر کشوری که در منطقه آسیا میگذارید با یک دین و مذهب جدید روبرو میشوید که بعضاً حتی در یک کشور هم ممکن است با چندین دین مختلف روبرو باشید. به همین ترتیب اگر تصور کنید که مسیحیت نیز تنها یک دین و فرقه است، باز سخت در اشتباه هستید. با قدری بررسی بهخوبی میتوانید شاخههای متعددی از دین مسیحیت را پیدا کنید. بنابراین اگر بازار هدف شما بر اساس مذهب تقسیمبندی میشود، باید تصمیمهای خود بر اساس آن اتخاذ کنید.
6- شغل: همانطور که یک مهندس نمیتواند یک داروی خاص ضد حساسیت را برای شما تجویز کند، یک محصول که برای استفاده در یک شغل یا توسط یک فرد حرفهای در یک شغل خاص تهیهشده است نیز نباید برای یک شغل یا حرفه دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.
7- اندازه خانوار: خودروهای شاسیبلند اسکورپیو، رنو داستر و تویوتا اینووا عموما برای استفاده خانوادههایی طراحی و تولیدشدهاند که تعداد اعضای خانواده آنها زیاد است یا اینکه باید بصورت گروهی با یکدیگر مسافرت کنند. بنابراین اندازه خانوار یکی دیگر از انواع بازارهای هدف است.
8- موقعیت جغرافیایی: اگر یک رستورانی که مثلا در نزدیکی منزل شما واقعشده است، محصولات خودش را برای افرادی معرفی و تبلیغ کند که در فاصلهای به نسبت دوری از منزل شما ساکن شده اند، نتیجه واضح این کار شکست شرکت در فعالیت و کسبوکار خودش است. به عبارتی میتوان گفت که این رستوران باید افرادی ارتباط برقرار کند که در فاصله کمتری به وی قرار دارند، چراکه زمان مسافرت و بهنوعی نقلوانتقال برای رسیدن به رستوران در زمان انتخاب این خدمات یکی از موارد اصلی و مهم در نظر گرفته میشود.
9- کد پستی: برخی شرکت های عرضهکننده کالاهای زود مصرف یا خردهفروشیهای کوچک و همچنین واسطهها مشتریان خودشان بر اساس کدهای پستی آنها هدف تبلیغات خودشان قرار میدهند. فراتر از آن کد پستی قلمرو رقیب بهحساب آمده و آن مناطق هدف تبلیغات و اهداف بازاریابی خود قرار نمیدهند.
موارد مطرحشده در بالا، همه و همه بازارهای هدف مبتنی بر خصوصیات جمعیت شناختی است. اما با افزایش میزان رقابت، انواع دیگری از تقسیمبندی برای بازار هدف مورد توجه قرار میگیرد که خصوصا از اهمیت و اعتبار بسیار زیادی هم برخوردار است. بر اساس این انواع مختلف از تقسیم بازار، بازار هدف باز تغییر کرده و انواع دیگری مییابد که در بخش بعدی از این مطلب به آن میپردازم.
انواع بازارهدف بر اساس خصوصیات روانشناختی
10- فعالیتهای مصرفکننده: آدیداس، ریبوک و نایک همگی محصولات خودشان را بر اساس یکی از فعالیتهای مصرفکننده به بازار معرفی میکنند و آنها سلامت ماندن ازلحاظ فیزیکی است. با این ایدئولوژی و طرز فکر نایک و ریبوک باقدرت محصولات خودشان را در بازار معرفی کردهاند و رهبران بازار در این عرصه شناخته میشوند.
11- علایق: اگر بازهم به مثال مطرحشده در بالا توجه داشته باشید، میتوان گفت هر کس که از برند Jimmy Choo خرید میکند درآمد کافی برای خرید از چنین برندهای لوکسی را هم دارد و علاقهمند به تهیه انواع کفش بهعنوان یک کالا هست. بهطور مشابه، برخی از مردم علاقهمند به جمعآوری اشیاء عتیقه یا انواع تمبر هستند. درواقع، اگر اهداف خود را بر اساس علایق مصرفکننده انتخاب کنید، سرمایهگذاری بسیار خوب و مناسبی انجام دادهاید.
12- نظرات: شما کدام مجلات را مطالعه میکنید یا کدام وبلاگها را دنبال میکنید؟ اگر این سؤال را از هرکسی که میبینید بپرسید، هرکسی بهگونهای متفاوت به آن پاسخ میدهد. دلیل این موضوع آن است که هر کس از نکته و موضوعی تبعیت میکند که در نظر خودش درست و صحیح است و نظرات افراد هم همواره متفاوت است.
بازارهدف
انواع بازارهدف بر اساس کاربرد محصول
13- استفاده برای یک مناسبت: یکی از برندهایی که بر اساس یک مناسبت خاص محصولات خود را به بازار معرفی و عرضه میکند شرکتCadbury Dairy milk است. مثلاً این شرکت شکلاتهای شیری تولیدی خودش را بر اساس مناسبتهای خاص تولید میکند و باهدف استفاده از آنها در این رویدادها تبلیغ میکند. یا مثلاً شرکتهای Archies وHallmark که کارتهای تبریک تولید خودشان بر اساس مناسبتها طراحی و تولید کرده و بازار هدف آنها بر این اساس شکلگرفته است.
14- استفاده برای یک موقعیت یا شرایط خاص: چه زمانی از چتر استفاده میکنید؟ یا چه زمانی از کرم ضد آفتاب استفاده میکنید؟ هر دو آنها بر اساس موقعیت یا شرایط خاص مورداستفاده قرار میگیرند. شما زمانی از چتر استفاده میکنید که بیرون در حال بارندگی باشد یا زمانی از کرم ضد آفتاب استفاده میکنید که هوا خیلی گرم باشد یا شدت آفتاب زیاد باشد. بنابراین این موارد هم بازارهای هدف شکلگرفته بر اساس استفاده موقعیتی میباشند.
15- نوع استفاده: برخی از مشتریان از برخی محصولات بهندرت استفاده میکنند و این در حالی است که برخی دیگر از همان محصولات بیشتر استفاده میکنند. مثلاً استفاده از یک پرینتر با یک برند و مدل خاص که در خانه مورداستفاده قرار میگیرند، در یک شرکت متفاوت است و ممکن است نوع خاص دیگری از آن برند توصیه شود. بنابراین بر اساس نحوه استفاده از مصرف هم بازارهای هدف میتوانند متفاوت از دیگر بازارها باشند.
انواع بازارهدف بر اساس ترجیح برند
من شخصاً استفاده از لپتاپهای مدل Dell را ترجیح میدهم. تا امروز بهطورکلی 4 لپتاپ مختلف خریدهام که همه از برند Dell بودهاند. البته از لپتاپهای دیگر که متعلق به دوستان من هم بوده استفاده کردهام، ولی همیشه کارکرد و سرعت این برند موردقبول من بوده است. پس این موضوع بهنوعی وفاداری فوقالعاده از طرف من نسبت به این برند است. بنابراین بر اساس ترجیح نام تجاری، سه دسته مختلف از مشتریان وجود دارند که به ترتیب زیر تقسیم میشوند:
16- مشتریان وفادار به برند: مشتریانی که من را دوست دارند، که به یک برند وفادار مانده و آن را تغییر نمیدهند.
17- مشتریان آگاه نسبت به برند: مشتریانی هم هستند که بهطور مرتب برند خود را تغییر میدهند و برای بازگرداندن و فروش مجدد محصول به آنها باید آنها را هدف فعالیتهای بازاریابی خود قرار دهید.
18- مشتریان ناآگاه: زمانی که تازه قصد اثبات خود بهعنوان یک برند رادارید، همین زمان با یک بازار هدف خاص روبرو هستید. مثلاً برند Baidu در چین بسیار معروف و شناختهشده است، اما در بسیاری از کشورهای دیگر حتی نام آنهم شنیده نشده است.
بازارهدف بر اساس فرایند تصمیمگیری
بازار هدف بر اساس نوع تصمیمگیری مشتری همتغییر میکند. مثلاً، دستگاههای تصفیهکننده آب که علاوه بر شرکتها به افراد و خانواده هم معرفی میشود. در رابطه با افراد و خانوادهها، آنها کالاهای مصرفی هستند، اما در رابطه با شرکتها این محصولات جزء محصولات بر اساس نوع کاربری تقسیم میشوند.
بااینوجود در رابطه سازمان، فرایند تصمیمگیری بسیار متفاوت و زمانبر است. معرفی و فروش محصول به تولیدکننده تجهیزات اصلی و دولت نوعی از بازار هدف است که مبتنی بر شیوه و فرایند تصمیمگیری هست. در این نوع تصمیمها بزرگ و حجم سفارش هم زیاد است، اما فرایند تصمیمگیری طولانی و خستهکننده است.
همچنان که میتوانید شاهد باشید، پسازاین اینکه از مرحله تقسیم بازار عبور میکنید، به مرحله هدف گرفتن مشتریان میرسید و با این بازارهای هدف مختلفی که در این مطلب شناختیم، شما باید برای از آن خود کردن بازار هدف یک برنامهریزی مدون در اختیار داشته باشید. به عبارتی شما نمیتوانید از برنامههای پیشین خود برای موفقیت در این مرحله استفاده کنید.
https://www.ibazaryabi.com/%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%E2%80%8C%D9%87%D8%AF%D9%81/
https://www.ibazaryabi.com/%D8%AF%D8%B1%DA%A9-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%AF%D9%81/