نقش تبلیغات در رشد اقتصادی
نقش تبلیغات در رشد اقتصادی
تبلیغ کوششی است تعمدی و حسابشده که به منظور شکل دادن به دریافت، دستکاری کردن ادراک و همسو کردن رفتار مخاطبان با نیت موردنظر مبلغ صورت میگیرد. توسعه اقتصادی، پیشرفتهای صنعتی، سهولت ارتباطات بینالمللی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی در سطح گسترده در قرن کنونی، تبلیغات و ضرورت توجه به آن را مطرح ساخته است. گرچه اولین اثر تبلیغاتی شناختهشده در جهان به سه هزار سال پیش تعلق دارد که در شهر طبس یونان بهدست آمده و حاوی اعلان پاداش برای دستگیری بردهای بر روی کاغذ پاپیروس است، اما تبلیغات به مفهوم امروزی آن از قرن هفدهم و هجدهم زمانی که شهرنشینی همزمان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و افزایش تولید انبوه رایج شد، به عنوان یکی از ضرورتهای ارتباطی در جهان مطرح شد.
امروزه تبلیغات به عنوان یک صنعت در دنیا شناخته شده است، این صنعت در دنیا به تولیدکننده انگیزه کاری میدهد و تبلیغات سالم میتواند بازار سالم ایجاد کند. به قول کارشناسان، اگر کالایی کیفیت خوبی نداشته باشد هر قدر هم که تبلیغات جذاب و خوبی داشته باشد نمیتواند به نتیجه برسد؛ یعنی شاید بتوان با تبلیغات یک بار خریدار را وادار به خرید کرد، ولی برای همیشه نمیتوان این کار را کرد. این کیفیت است که تعیینکننده نهایی است.
درحقیقت زبان و وسیله ارتباط بنگاه اقتصادی و جامعه است و قطع تبلیغات بهنوعی مرگ کالا محسوب میشود که اگر ناآگاهانه، تقلیدی، سفارشی و با دید غیرکارشناسی و غیرتخصصی باشد، چاهی است که کالا و صاحبش را در خود فرو میکشد، برعکس یک تبلیغ خوب ابتدا توجه مخاطب را جلب و سپس او را بدان محصول علاقهمند میکند.
تبلیغ گسترده و علمی باعث میشود که کالای ایرانی در برابر رقیب خارجی بازار بیشتری بیابد و به فروش برسد و کارخانهدار با شکست مواجه نشود و جامعه را نیز خیل عظیم بیکاران دربر نگیرد. نقش تبلیغات و آگهی در دنیای تجارت این است که خریدار و فروشنده را به هم نزدیکتر کرده و باعث ایجاد ارتباط شود، دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که تبلیغات در بعضی مواقع تأثیر قابلملاحظهای در افزایش سطح زندگی مردم داشته است، زیرا تبلیغات در مردم انگیزههای فراوانی برای خرید کالا ایجاد میکند و تمایل به خرید کالا را در بسیاری از مردم تقویت کرده و این امر باعث میشود تا مردم برای بهدست آوردن درآمد بیشتر میزان کار و تلاش خود را افزایش دهند تا بتوانند احتیاجات ضروری و نیمهضروری خود را تأمین و حتی کالاهای لوکس و تجملی خریداری کنند که این امر باعث رونق کسبوکار و تجارت و اشتغال و کاهش بیکاری میشود.
تبلیغات به نوعی باعث بازگشت سرمایه و جاری شدن خون در رگ تولید و حیات اقتصادی کشور میشود، از تبلیغات میتوان به خوبی برای اطلاعرسانی بازارگشایی و پاسخ دادن به نیازهای مصرفکنندگان استفاده کرد. اما در عین حال باید از مصرفزدگی و مصرفگرایی لجامگسیخته پرهیز کرد و از تبلیغات برای استقرار شرایط انسانی و عقلانی و ایجاد روابط منطقی بهره برد.
تبلیغ در مردم آگاهی ایجاد کرده و آنها را علاقهمند و تشویق به خرید میکند و مردم در خرید هوشیارتر عمل میکنند. تبلیغ و تبلیغات میتواند در بالا بردن توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه نقش بسزایی داشته باشد. نکتهای که باید در تبلیغات به آن توجه کنیم این است که تبلیغ یک منبع کسب اطلاعات و صرفهجویی در وقت برای مصرفکننده و راهی برای رسیدن به یک هدف نهایی پیامدهنده است. از طرف دیگر تبلیغ راهی برای رساندن پیام به دیگران از طریق ایجاد روابط منطقی به منظور تغییر دگرگونی در بینش، تفکر، خواستهها و رفتار به شمار میآید. باید به این نکته توجه داشت که تبلیغات صنعت و حرفهای است که اگر صحیح به آن پرداخته شود میتواند ایجاد اشتغال بسیار بالایی داشته باشد و از سوی دیگر باعث رشد تولید و صنعت ملی و توسعه اقتصادی میشود و تولیدات غیرنفتی را بالا میبرد، زیرا ایجاد رقابت صحیح را به دنبال دارد و خود این موضوع به امر صادرات به جهت بالا رفتن کیفیت نیز کمک کرده و مشاغل جدیدی را ایجاد میکند.
ین روزها همه خشنود از توافق هستهای هستند. فعالان اقتصادی برای تبلیغات کالاهای خود از امید به روزهای بهتر میگویند و صحبت مردم در کوچه و بازار کم و بیش به توافق هستهای گره خورده است. تحلیلهای اقتصادی و وعدههای مسئولان همگی از بهتر شدن فضای کسبوکار خبر میدهد. در فضای پس از تحریم ضرورت دارد که بازاریابی را محصور در کالاهای مصرفی ندید، بلکه باید آن را به فضاهای جدیدتری تسری داد. از شواهد امر پیداست که برندهای مطرح خارجی خیلی زود در بازار ایران حضور پیدا خواهند کرد. با باز شدن دروازههای ایران، برندهای مطرح، خوشنام و با سابقه خارجی در تمام حوزهها به کشور ورود میکنند و به نظر معادلات بسیاری از بازارهای مصرفی و زیربنایی را تغییر خواهند داد.
تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای
توافق هستهای در بلندمدت بازار را تحت تاثیر قرار میدهد. آنچه بیش از هر مورد دیگری بازار را تکان میدهد، عرضه و تقاضا و کنترل بازار است. واقعیت این است که اگرچه تحریمها در روابط اقتصادی ایران با دنیا نتوانست حرکت رو به رشد ایران را متوقف کند، اما به هرحال حل شدن این موضوع و رفع تحریمها میتواند یکی از نقاط بزرگ تاثیرگذار بر شکوفایی اقتصادی ایران باشد. توافق هستهای در نگاه اول یک اتفاق مهم و مثبت در بازار داخلی است. مردمی که تا دیروز تنها حق انتخاب یک برند داخلی را داشتند از فردا با ورود برندهای خارجی حق انتخابهای بیشتری برای خرید خواهند داشت. بازارهای صنعتی و زیربنایی با حضور تبلیغات و تکنولوژیهای بهروز خارجی جانی دوباره میگیرند و سرمایههای حبسشده به جریان میافتند. تمام این پیشبینیها یک معنی دارد و آن یعنی داغ شدن تنور کسبوکار، به معنی رقابت و تبلیغات برندهای ایرانی و خارجی برای تصاحب بازارهای موجود در ایران برای گرفتن مشتری و افزایش سهم فروش بیشتر در بازار مورد نظر است. رقابتی شدن فضای کسبوکار در این سطح نوید داغ شدن بازار تبلیغات و بازاریابی دارد تا جایی که آژانسهای مطرح تبلیغاتی دنیا برای ورود به ایران خیز برداشته و مشغول مذاکره هستند.
«نبرد تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای» یک خبر تاثیرگذار برای فعالان صنعت تبلیغات است. برندهای داخلی برای حفظ بازار نیاز به تبلیغاتی بیشتر در رسانهها دارند و این یعنی تبلیغ بیشتر و متمرکزتر. از طرف دیگر برندهای خارجی برای نفوذ به بازار نیاز به یک راهنما و مشاور تبلیغاتی بومی دارند و این یعنی شانس همکاری با یک برند معتبر خارجی برای یک آژانس تبلیغاتی.
بعد از توافق همه صحبت از صلح و دوستی میکنند، ولی به نظر میرسد بعد از توافق نبرد برندها در بازار اقتصادی ایران رخ خواهد داد. در واقع میتوان گفت بعد از تحریم، نبرد تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای برای بقا در بازار ایران است.
به نظر میرسد برندهای داخلی به دلیل چندین دهه انحصار مطلق کمی تنبل شدهاند، این در حالی است که برندهای خارجی که وارد بازار ایران میشوند دارای مدیریت اصولی و بهروز هستند و برای به دست گرفتن بازار ایران، کمپینهای تبلیغاتی متمرکز و حسابشده اجرا خواهند کرد. بسیار دقیق و هدفمند حرکت میکنند و هیچگاه به سهم کوچکی از بازار اکتفا نکرده و تا هنگامی که رهبر بازار نشوند، دست از تلاش برنمیدارند.
برندهای خارجی با تبلیغات در سایر کشورها فاتح بازار هستند و اکنون برای فتح بازار ایران شروع به تبلیغات کردهاند. نکته دیگر این است که برندهای ایرانی که برنامهریزی تبلیغاتی ضعیف و هدفهای مقطعی دارند، در برابر این لشگر بزرگ قرار گرفتهاند.
اگر به این وضعیت، تمایل ذاتی ایرانیها را به مصرف کالاهای خارجی هم اضافه کنیم، میتوان پیشبینی کرد که برندهای ایرانی وضعیت خوبی در این نبرد تبلیغاتی نخواهند داشت. البته به صورت خیلی کلی قابل پیشبینی است که با توجه به بافت درآمدی و شاخصهای اقتصادی، طبقه متوسط رو به پایین همچنان مجبور به استفاده از برندهای وطنی هستند و طبقه متوسط رو به بالا به سمت برندهای خارجی تازهوارد حرکت میکنند و این به معنی تقسیم بازار بین برندهای ایرانی و خارجی است؛ البته همین اتفاق هم خسارت کمی برای برندهای ایرانی نخواهد داشت.
به هر صورت توافق هستهای یک اتفاق مهم در تاریخ معاصر ایران به شمار میآید و میتوان از آن به عنوان یک پیچ خطرناک برای برندهای ایرانی در صورت عدم هوشیاری نام برد. برندهای مطرح ایرانی باید به روزهای بعد از توافق فکر کنند و استراتژی مناسبی برای تبلیغات آن روز داشته باشند تا در جهت تقویت برند خود حرکت کنند و اگر اینطور نباشد در نبرد تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای برندهای داخلی شکست میخورند.
برندهای ایرانی چه جایگاهی دارند و تا چه اندازه محبوب بودهاند؟
آیا نامهای تجاری داخلی توانستهاند مشتریان ایرانی را تا این اندازه درگیر خود کنند؟ این پرسش را میتوان به این صورت مطرح کرد که برندهای ایرانی تا چه اندازه در بازاریابی و تبلیغات خود موفق عمل کردهاند؟ کارشناسان به حفظ و ارتقای کیفیت و خدمات پس از فروش به عنوان یکی از مهمترین مولفههای بازاریابی اشاره میکنند و این موضوع را راز محبوبیت برندهای خارجی میدانند. درست در شرایطی که بازار ایران تورم دو رقمی را تجربه میکند، برندهای خارجی با تبلیغات حسابشده پوشاک، تلفن همراه، بازار لوازم خانگی و… را تبلیغ و رونمایی میکنند و کارآیی و قابلیت تبلیغات آخرین محصولات برندهای خارجی توانسته است بحثهای داغی بین مشتریان ایرانی و در فضای مجازی ایجاد کند.
نبرد تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای
به گفته کارشناسان، برندهای بزرگ برای افزایش محبوبیت و فراگیری خود تبلیغات انجام میدهند. محبوبیت برخی نشانهای تجاری خارجی تا آنجا پیش رفته که آنها به تدریج به نام یک نوع محصول خاص تبدیل شدهاند. حالا در دنیایی که مشتری وفادار هدف رقابت بسیاری از برندهای تجاری در جهان شده است، برندهای ایرانی همچنان در حوزهای به نام تبلیغات میلنگند و این یعنی در نبرد تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای برندهای داخلی شکست میخورند.
ماجرای رقابت تجاری کالاهای ایرانی حالا به موضوع پیچیدهای تبدیل شده است که به گفته کارشناسان تنها به جنبههای عام تبلیغاتی منحصر نمیشود. مشتریان به نگاه کوتاهمدت و منفعتطلبی یکسویه نشانهای تجاری ایرانی انتقاد میکنند و شرکتهای تبلیغاتی از نبود فرهنگ صحیح تبلیغات بین تولیدکنندگان ایرانی میگویند، این در شرایطی است که تولیدکنندگان با اشاره به واقعیتهای دیگری از شرایط تولید در ایران، رقابت و تبلیغات در تجارت جهانی را دشوار توصیف میکنند.
نبود تبلیغات کالاها به صورت حرفهای قبل و بعد از توافق هستهای وجود داشته است. برخی از برندهای ایرانی تمایلی به هزینه کردن برای تبلیغات ندارند، بیشتر آنها یک استراتژی مشخص تبلیغاتی و بودجه معینی برای این کار نداشته و تنها تحت تاثیر بازاریاب آژانسهای تبلیغاتی قانع میشوند که برای محصول و خدمات خود تبلیغات به راه اندازند. تبلیغات در جهان ابعاد گسترده و خلاقانهای پیدا کرده است، اما در ایران همچنان با شیوههایی کلیشهای پیگیری میشود، این در شرایطی است که همین شیوههای کلیشهای نیز در بین بسیاری از تولیدکنندگان جایگاهی ندارد و بسیاری از آنها حذف هزینه تبلیغات یا قائل شدن حداقل هزینه برای تبلیغات را صرفهجویی در مخارج خود تلقی میکنند و این یعنی در نبرد تبلیغات برندها بعد از توافق هستهای برندهای داخلی شکست میخورند.
علت حراج و تبلیغ کالا چیست؟
تأثیر تبلیغات در زندگی به گونهای شده است که حتی اگر افراد به کالا یا خدمات خاصی هم نیاز نداشته باشند، تحت تأثیر تبلیغات گسترده به سمت آن کالا و خدمات روی آورده و برای خرید آن هزینه بسیاری میکنند. این امر بیشتر در مورد کالاهای به حراج گذاشتهشده صدق میکند. علت حراج و تبلیغ کالا این است که جنسهای موجود در مغازه پایان یافته و جنس تازه جایگزین آن شود. کیفیت جنس حراجی همان کیفیت زمان فروش عادی است، به همین دلیل مردمی که اینگونه اجناس باکیفیت و به نرخ ارزان خریداری کردهاند، در اطلاعرسانی به سایرین از رضایت این نوع خرید خود خبر میدهند. این نوع تبلیغات بهصورت کلامی در بین دوستان و آشنایان صورت میگیرند و اکثر مغازهها برای تبلیغ کالای به حراج گذاشتهشده از انواع تبلیغات استفاده میکنند که از جمله این تبلیغات؛ تبلیغ پیامکی، تبلیغ به صورت بروشور، تبلیغ در وبسایتها و ...هستند.
فروشندگان معتقدند هنگامی که فروش کم میشود، برای فروش بیشتر، مبلغ سود را کم میکنیم و به این طریق با تبلیغات حراج کالا سطح فروش و قدرت خرید بالا میرود و مردم هم راضی خواهند بود. حراج کالا یعنی «سود کم، فروش بیشتر». اگر حراج کالا واقعی باشد، مردم با توجه به قیمتهای قبل، درصد نرخ جنس حراجی را دیده و استقبال میکنند.
تاثیرات اقتصادی تبلیغات و حراج کالا
در دنیای کنونی به علت تأثیر گسترده تبلیغات در فروش کالا و خدمات، شرکتها و مغازهداران تا جایی که میتوانند هزینه میکنند که کالا و خدماتشان را به مردم عرضه کنند تا سود بسیاری از این طریق بهدست آورند و افراد متخصص در تبلیغات هر روز شیوهها و روشهای جدیدی را نیز برای این کار به وجود میآورند و تبلیغات جزئی جداییناپذیر از زندگی افراد شده است. گسترش تکنولوژی و تبلیغات رابطه مستقیمی با یکدیگر دارند، یعنی تبلیغات همه جنبههای زندگی افراد را دربر میگیرد. نمونه بارز این امر را میتوان در تبلیغات پشتسر هم تلفنهای همراه و اینترنت برای فروش کالاهای به حراج گذاشتهشده مشاهده کرد.
اواخر هرفصل تولیدکنندگان و فروشندگان برای گردش مالی و حصول نقدینگی برای فصل جدید، اقلام خود را با قیمتهای مناسبی عرضه و تبلیغات خود را در زمینه حراج کالا شروع میکنند. حتی در برخی مواقع در تبلیغات خود تخفیفها را به مرزهایی میرسانند که قیمت کالا از قیمت تمامشده آن پایینتر میرود و به نوعی کالا را با ضرر میفروشند، اما این یک ضرر پرسود است، به طوری که فروشنده یا تولیدکننده به جای اینکه سرمایه خود را برای مدت طولانی راکد نگاه دارد، آن را تبدیل به نقدینگی میکند و با فعالیت دوباره، سودی بیش از ضرر متحملشده به دست میآورد.
شرایط حراج کالا
در خصوص شرایط اجرایی واحد تابع اتحادیه مربوطه برای اخذ مجوز حراج کالا و تبلیغات آن و همچنین نوع تخلفات و برخورد با متخلفان قوانینی در نظام صنفی وجود دارد و به طور کلی حراج کردن اجناس دارای شرایط خاصی است مبنی بر اینکه فروشنده مغازهدار دارای جواز شغل باید به اتحادیه صنفی مراجعه کرده و از طریق صنف مربوطه درخواست مجوز حراج کالای خود مثل پارچه، لباس، مبل و کفش داشته باشد. در این مورد، بازرس اتحادیه به محل فروشگاه مربوطه مراجعه کرده، نوع، قیمت خرید بر طبق فاکتور و کیفیت را تایید و اتحادیه صنفی نمونه کالای قابل فروش در حراج، درست بودن قیمتی که فروشنده به صورت کتبی نوشته و فاکتورهای کالای خرید و فروش را میگیرد و بررسی میکند، سپس برای صدور مجوز، نمونه جنس باید در مغازه تا آخرین روز حراجی باشد. همچنین لیست قیمتها و همه کالاهای مورد حراج؛ باید ممهور به مهر اتحادیه باشد و در معرض دید مشتریان گذاشته شود. بعد از این مرحله، مغازهدار اجازه تبلیغ کالای خود را برای حراج پیدا میکند. در ضمن مجوز برای حراج و تبلیغ مواد خوراکی زمانی صادر میشود که تاریخ مصرف آنها نگذشته باشد، در غیر این صورت برای مواد خوراکی تاریخ گذشته به هیچ عنوان مجوز حراج صادر نمیشود.
http://news.akhbarrasmi.com/news/1394092550664791/%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D9%93%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF/