دانلود کتاب قهر مشتری را بشکنید (5 گام مهم برای بازگرداندن مشتری از دست رفته)
- نویسنده: حمید حاجتی
- موضوع: اقتصادی
- تعداد صفحات: ۹
- فرمت: کتاب PDF
- زبان: فارسی
- تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴
زمانیکه یک موتور جستجو صفحه شما را پیدا می کند. باید آن را فهرست کند ( آن را به بانک اطلاعاتی قابل جستجوی خود اضافه کند) البته همراه با اطلاعاتی از سایت شما.
اکنون موتورهای جستجوی زیادی از برچسب های «META» استفاده می کنند. که به شما اجازه می دهد کلمات کلیدی و توصیف صفحه خود را در آن قرار دهید این به شما کنترل بیشتر می دهد تا صفحه شما در طول یک جستجو چگونه نمایش داده شود و اغلب باعث ترافیک بیشتر به سایت شما می شود.
بر چسب های «META» برای چند هدف مختلف می توانند مورد استفاده قرار گیرند معمولاً شما باید برچسب های «META» را در برچسب های «HEAD» در شروع صفجه خود قرار دهید.
برای بهبود بخشیدن به نتایج موتور جستجو ما از دو نشان مخصوص استفاده می کنیم که در زیر مشاهده می کنید.
زمانیکه یک کاربرد در حال جستجو با موتور جستجویی که از برچسبهای متا و کلمات کلیدی پشتیبانی می کند می باشد اگر از کلمات کلیدی یا برچسب های متای موجود در سایت شما به عنوان عبارات مورد جستجو استفاده کند ممکن است سایت شما با آن تیتر در لیست ظاهر شود و در زیر این تیتر مقداری یا تمام کلماتی که شما در توصیف صفحه خود در برچسب های متا قرار داده اید قرار گیرد بهتر است که توصیف صفحه دارای بیش از 200 کاراکتر (حروف و...) نباشد.
همچنین کلمات کلیدی در نتایج جستجو دیده نمی شوند و بهتر است آنها را زیر 1000 کاراکتر نگه دارید زیرا اگر بیش از این باشد موتور جستجو اضافه آن را نادیده می گیرد یا شما را از فهرست حذف می کند (برای جدا کردن کلمات کلیدی احتیاجی به ویرگول نیست) مثالی از موقعیت یک برچسب متای واقعی:
برچسب های متا در صفحه وب قابل دیدن نیستند مگر اینکه خود کاربر بخواهد آنها را ببیند.
انواع متاتگ
HTTP-EQUIV
این متاتگ باعث می شود که اطلاعات اضافی همراه صفحه وب درخواستی شما در
http header به مرورگر ارسال شود.مثلا می توانید تاریخ انقضای اطلاعات را
تعیین کنید و یا صفحه وب را با یک متاتگ خاص پس از چند ثانیه به صفحه دیگری
منتقل کنید.
NAME
این نوع از متاتگ برای تعیین اطلاعات داخل صفحه وب استفاده می شود که موجب
می شود صفحه وب شما با راحتی بیشتری برای موتورهای جستجوگر شناخته شود.
متاتگ ها کجای صفحه وب نوشته می شوند؟
متاتگ ها را باید داخل تگ head نوشت.در صفحه هایی که از چند فریم درست شده اند باید در تمام صفحات متاتگ را نوشت.
بازاریابی ربایشی چیست؟
بازاریابی ربایشی به نوعی از بازاریابی گفته میشود که در آن مشتری ها به دنبال شما هستند و شما را پیدا میکنند.
در روشهای بازاریابی سنتی که outbound Marketing نام دارد شرکت ها روی پیدا کردن مشتری ها تمرکز دارند. آنها از روشهای نظیر تماس تلفنی (Cold-calling) ، چاپ تبلیغات ، تبلیغات در تلویزیون ، ارسال ایمیل تبلیغاتی ، اسپم و ... برای بازاریابی خود استفاده میکنند.
تکنولوژی باعث شده است این روشها دارای تاثیرگذاری کمی شوند ؛ همچنین هزینه آنها نسبت به روشهای بازاریابی اینترنتی بالاتر است. بجای اینکه با تبلیغات تلویزیونی باعث تحریک مردم شوید ، میتوانید ویدئوهایی ایجاد کنید که مردم علاقه زیادی به دیدن آن دارند. بجای اینکه تبلیغات خود را با پرداخت هزینه در روزنامه ها و کاتالوگ های اشتراکی چاپ کنید میتوانید وبلاگ کسب و کار خود را ایجاد کنید که در آن مردم مطالب خود را قرار دهید و با این کار باعث شوید افراد به آن مراجعه کنند. بجای برقراری تماس تلفنی میتوانید محتواهای باارزش و با کیفیت ایجاد کنید ، و با این کار باعث شوید افراد برای اطلاعات بیشتر با شما تماس بگیرند.
بازاریابی ربایشی:
اکثر شرکت هایی که در بازاریابی ربایشی موفق هستند سه کامپوننت کلیدی دارند :
1- محتوا :
ایجاد محتوا هسته هر نوع بازاریابی ربایشی است. محتوا ، اطلاعات و ابزاری است که مشتری های بالقوه را به سایت شما جذب میکند.
2- بهینه سازی موتور جستجو (سئو):
سئو سایت باعث میشود مشتری های بالقوه بهتر و آسان تر محتواهای شما را پیدا کنند. سئو مجموعه ای از عملیات است که باعث میشود محتواها و لینک های سایت شما دارای رتبه بالاتری در موتورهای جستجو باشند و از این طریق شانس بیشتری برای دیده شدن دارید.
3- رسانه اجتماعی
شبکه های اجتماعی اثر محتواهای شما را افزایش میدهند. زمانی که شما محتواهای خود را در شبکه های اجتماعی ارسال میکنید، افراد بیشتری محتواهای شما را میبیند و با آن آشنا میشوند. این کار باعث افزایش اعتبار شما میشود. همچنین افرادی از این طریق جذب میشوند.
مولفه های بازاریابی ربایشی
چرا بازاریابی ربایشی در رکود اقتصادی بیشتر حس میشود:
با افت رشد اقتصادی در کشور ، شرکت ها از بازاریابی ربایشی بیشتر استفاده میکنند زیرا این نوع بازاریابی هزینه کمتری نسبت به روشهای سنتی دارد و تاثیرگذاری بیشتر نسبت به این روشها دارد. در ادامه به 3 ویژگی بازاریابی ربایشی اشاره میکنیم که آن را از روشهای بازاریابی سنتی برتر میسازد:
1- هزینه کمتر
روشهای بازاریابی سنتی یا outbound به معنی پرداخت هزینه و خریدن امکانات است؛ با خریدن تبلیغات ، خریدن لیست ایمیل ها ، اجاره جایگاه های تبلیغاتی در سطح شهر ، پرداخت هزینه برای چاپ تبلیغات در روزنامه ها و...بازاریابی ربایشی یعنی ایجاد محتوا و صحبت کردن در باره آن. ایجاد یک وبلاگ هیچ هزینه ندارد. ایجاد یک حساب کاربری در توئیتر وفیس بوک هیچ هزینه ایی ندارد ، اما هرکدام از آنها میتوانند مشتری های زیادی را به شما معرفی کنند .بازگشت سرمایه در بازاریابی ربایشی خیلی بیشتر از روشهای سنتی استو
2- هدفگذاری بهتر
استفاده از تکنیک های بازاریابی سنتی مثل تماس تلفنی یا تبلیغ در روزنامه و ارسال ایمیل دارای هدفگذاری ضعیفی هستند. شما حق انتخاب مخاطب خود را ندارید. نمیتوانید پیام خود را به گروه خاصی از افراد ارسال کنید. ممکن است برخی از ویژگی های افراد را در دیتابیس داشته باشید، به عنوان مثال در ارسال پیامک تبلیغاتی میتوانید ارسال بر اساس شغل را انتخاب کنید . اما هیچ تضمینی در آن وجود ندارد. زمانی که از بازاریابی ربایشی استفاده میکنید ، افرادی را جذب میکنید که خودشان واجد شرایط خرید هستند ،آنها محتواهای شما را خوانده اند و از آن استقبال کرده اند، بنابراین میخواهند از محصولات شما استفاده کنند.
3- بازاریابی ربایشی یک سرمایه گذاری است
در واقع بازاریابی ربایشی به عنوان هزینه جاری محسوب نمیشود و میتوان آن را یک سرمایه گذاری در نظر گرفت ، هنگامی که از بازاریابی پرداخت به ازای کلیک استفاده میکنید پس از اتمام تعداد کلیک های خریداری شده ، اثر آن از بین میرود ، یا هنگامی که تبلیغاتی را در روزنامه چاپ میکنید فقط برای یک یا چند روز اثرگذار است. اگر بخواهید این روشها همچنان اثرگذار باشند باید همچنان هزینه پرداخت کنید .اما اگر روی ایجاد و تولید محتواهای باارزش و با کیفیت سرمایه گذاری کنید ، در نتایح موتورهای جستجو رتبه بهتری کسب خواهید کرد و تا زمانی که کسب و کار شما وجود دارد آن نتایج نیز وجود دارند.
۲۰ حرفی که نباید به طراح گرافیک گفت، ولی احتمالا میگویید
بله میدانم. گاهی ارتباط برقرار کردن با طراحان گرافیک کار سختی است. آنها اصطلاحات و نرمافزارهای خاص خودشان را دارند که ممکن است شما سر در نیاورید. برای همین مهم است که سوالات درستی بپرسید که به پیشرفت پروژه و رسیدن به یک نتیجهی رضایتبخش برای همه کمک کند.
چرا؟ کارشناسان بازاریابی جملهی مشهوری دارند که «حکمران، محتوا است.» طراحی باید بر محور محتوا انجام شود نه برعکس. اینکه محتوا به بهترین شکلش ارائه شود بهتر است تا اینکه آن را در یک طرح موجود بچپانیم. جدا از اینکه برگشتن و اصلاح طرح برای تناسب با متن، هم برای طراح و هم شرکت شما وقتگیر است.
چرا؟ مطمئنید میخواهید فوری باشد؟ اصلا میٔدانید چه کارهایی دارد؟ طراح شما احتمالا با رغبت میپذیرد که یک کار اضافی در اینجا یا دستکاری کوچکی در آنجا انجام دهد، ولی ممنون خواهد شد اگر بپرسید که چقدر وقت خواهد لازم داشت. طراحان میتوانند تخمین خوبی بزنند و زمان لازم را به شما بگویند.
چرا؟ اگر فایل منبع قابل ویرایش را میخواهید پس احتمالا نرمافزار تخصصی طراحی هم لازم دارید و اگر خودتان دانش طراحی نداشته باشید این خطر هست که پروژهی عزیزتان را بدتر خراب کنید. اگر یک طرح حرفهای لازم دارید که میخواهید مرتبا ویرایشش کنید بد نیست به گزینهای مثل سرویس Canva فکر کنید.
چرا؟ فرض کنید دارید یک کتوشلوار یا لباس مجلسی دستدوز و گران میخرید. آیا به خیاط میگویید «میشود شش مدل مختلف برایم بدوزی؟ وقتی مدلی که دوست داشتم را ببینم انتخاب میکنم و پول همان را میدهم.» البته که نه. اینکه طراحی گرافیک یک کار دیجیتالی است دلیل نمیشود که وقت و زحمت کمتری ببرد. بهتر است اول یک شرح درخواست با جزئیات – از جمله اطلاعات مخاطب هدف، تن یا نمای مورد نظر، بودجه و از این قبیل – تهیهی کنید تا طراح دقیقا بفهمد دنبال چه هستید.
چرا؟ بله، فتوشاپ و دیگر نرمافزارهای طراحی پیشرفته میتوانند کارهای عجیبی انجام دهند. ولی نه هر کاری؛ گاهی از طراح کارهایی خواسته میشود که از نظر فنی ناممکن است. و حتی اینکه میتوانید کاری را انجام بدهید دلیل نمیشود که انجام بدهید. از طراحتان بخواهید که به شما بازخورد و نقد سازنده بدهد؛ او معمولا خوب میداند که چه چیزی برای طرح شما جواب میدهد یا نمیدهد.
چرا؟ هم شما میدانید و هم طراحتان میداند که احتمالا باز هم تغییرات دیگری در کار خواهد بود. به هر حال تا همین حالا هم چندین دستکاری طلب کردهاید. پس صادق باشید و عذرخواهانه درخواستتان را اینطور بگویید: «واقعا ببخشید که مرتبا وقتت را میگیرم، ولی یک تغییر دیگه هم هست که میخواهم اعمال کنی.» طراح گرافیک هم مثل شما وقتش گرانبها است. پس دفعهی بعد اول چند مورد تغییرات درخواستی را یکجا جمع کنید و بعد به او اعلام کنید، و او هم قدردان شما خواهد شد.
چرا؟ جدا از مساله مالکیت حقوق اثر، مساله اخلاق هم در میان است. هیچ طراحی نباید با کپی کردن کار هنرمند دیگری راحت باشد، و شما هم نباید چنین انتظاری از کسی داشته باشید. سعی کنید نکتههایی که نظرتان را جلب کرده به طراح نشان بدهید و بگذارید با الهام از آنها کار خودش را بسازد.
چرا؟ کمک گرفتن از گوگل یا جستجوگرهای دیگر برای یافتن عکس گاهی مشکلساز میشود. مثلا مشابه مورد قبلی ممکن است مشکل مالکیت معنوی پیش بیاید. و به علاوه احتمالا این تصویر اصلا در طرح شما قشنگ نمیشود چون رزولوشن پایینی دارد.
چرا؟ چون طراحی گرافیک یک فرایند آنی نیست که با چند کلیک موس تمام شود. هر پروزهای فرایند و زمان خودش را میطلبد. در واقع بعضی طرحها ممکن است یک روزه سر هم شود ولی بعضی دیگر خیلی خیلی بیشتر زمان میبرد. اگر یک طراح گرافیک را میخواهید به کار بگیرید، محدودیتهای زمانیتان را به او اطلاع بدهید و یک تخمین واقعگرایانه از زمان انجام کار از او بخواهید.
چرا؟ طراح گرافیک دستمزدش را برحسب نکات مختلفی تعیین میکند: محل، هزینهی زندگی، سبک، مهارت، تجربه، و خیلی چیزهای دیگر. هر طراحی مجموعه تواناییها و قدرتهای مختلفی برای ارائه دارد و هیچ فرمول مشخصی برای تعیین دستمزد مناسب و «عادلانه» وجود ندارد. ولی در کل همانقدر آش میخورید که پول بدهید، پس باید ببینید کدام ویژگیهای طراح برایتان مهم است (سرعت؟ کیفیت؟ اصالت؟ شهرت؟ شخصیت؟) و البته نمیگوییم دستمزد قابل مذاکره نیست، ولی اگر در اولین برخوردتان با طراح سعی کنید کارش را پایین بیاورید، یعنی قیمت کمتری پیشنهاد بدهید و همان کیفیت را بخواهید – تاثیر منفی و نامحترمانهای در نظر طراح دارد.
چرا؟ گسترش دادن پروژهی طراحی در وسط کار آن هم بعد از توافق بر سر موارد مشخص (مثل توافق روی یک پکیج لوگو، و بعد درخواست اضافی برای کارت ویزیت و سربرگ،) از دید طراح یکی از بدترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید – بهخصوص اگر انتظار داشته باشید با همان دستمزد اولیه این کار را بکند. در اینجاست که شرح درخواست (دوباره) به کار میآید. گنجاندن کل گسترهی پروژه در شرح درخواست کمک میکند که شما و طراح هماهنگ باشید و بتوانید وقت و بودجهتان را متناسب با هم برنامهریزی کنید.
چرا؟ متاسفانه طراح بلد نیست ذهن شما را بخواند. در نتیجه وقتی که میخواهید روی طرحی راهنمایی یا بازخورد بدهید، سعی کنید تا جای ممکن واضح حرف بزنید. طراح شما منظورتان از توصیفهای گنگی مثل «توی چشم باشد» یا «مدرن» یا «شیک» را نمیفهمد، مگر اینکه با شرح جزئیات یا نشان دادن مثالهایی شبیه چیزی که میخواهید دقیقا بگویید که منظورتان از این توصیفها چیست و دنبال چه هستید.
چرا؟ ذخیره یا گرفتنِ اسکرینشات لوگو از روی سایت شرکت، یا صفحه فیسبوک یا هر منبع آنلاین دیگری اساسا کیفیت بهدردبخوری بهدست نمیدهد، به ویژه برای پروژههای چاپی. لوگو باید رزولوشن خوبی داشته باشد تا در طرح واضح و تمیز نمایان شود؛ و رزولوشن لازم برای وب و چاپ با هم تفاوت دارد. فرمت ایدهآل برای تحویل لوگو، فایل وکتور است که میتوان آن را به هر اندازهی کوچکتر یا بزرگتری رساند بدون آنکه در کیفیتش تغییری پیدا شود. فرمتهای متداول فایل وکتور، AI (فایل منبع Adobe Illustrator) و EPS است. اگر خودتان نمیتوانید، طراح اصلی لوگوی شما باید بتواند یک فایل مناسب برایتان فراهم کند.
چرا؟ طراح برای این طراح شده که توانایی هنری و فنی لازم برای انجام کارِ خوب را دارد. به جای اینکه نسخههای مختلفی از یک ایدهی طرح طلب کنید، گاهی بهتر است به طراحتان اعتماد کنید. بعد از اینکه توضیح دادید چه لازم دارید، بگذارید طراح خودش بهترین طرحش را پیدا کند. بعد خوب و با دقت به طرح نگاه کنید – مثلا یکی-دو روزی رویش فکر کنید یا آن را به یک نفر دیگر که کمی با طراحی یا صنعت شما آشنایی دارد نشان بدهید – و مطمئن شوید تغییراتی که در نظرتان است واقعا لازم و قابل توضیح است. وقتی طرح اولیه دقیقا همان چیزی است که خواستهاید، بهتر است وقت طراحتان را با آزمایشهای بیپایان هدر ندهید.
چرا؟ با آنکه برنامههایی که از قبل روی کامپیوترتان نصب هستند کاملا برای کارهای عادی و روزمره مناسباند، ولی برای پروژههای طراحی حرفهای ساخته نشدهاند. نه شما و نه طراحتان نمیتوانید آن کیفیتی را که دنبالش هستید مثلا از یک برنامهی آفیس بیرون بکشید. به همین خاطر است که طراحان از نرمافزارهای حرفهای استفاده میکنند. بهتر است بگذارید از ابتدا تا انتها از ابزارهای خودشان استفاده کنند – اینطوری از محصول نهایی هم خیلی راضیتر خواهید بود.
چرا؟ طراحان هم مثل هر کس دیگری مایلاند که دیده و شناخته شوند، ولی قبض و اجاره را با معروفیت نمیشود پرداخت. به ویژه طراحان آزاد، هیچکدام از مزایای کارمندی سنتی را ندارند – مالیات و بیمهشان را باید خودشان بدهند، تجهیزات و وسایلشان را خودشان بخرند، گاهی یک دفتر شخصی را بگردانند، و از این قبیل. همهی اینها خرج دارد (جدا از اینکه خود زندگی هم خرج دارد!) و طراح موقعی که دستمزدش را تعیین میکند همهی اینها را باید در نظر بگیرد. پس کار رایگان برای مزایای غیرپولی معمولا پیشنهاد قابل قبولی نیست.
چرا؟ خیلی از طراحان برای بازبینی محدودیت یا فرمول دستمزد اضافه تعیین میکنند چون پروژه ممکن است هیچوقت تمام نشود – همیشه یک چیزی هست که اضافه شود یا دستکاری کوچکی انجام شود. البته معقول است که چند دور بازبینی روی طرح داشته باشید؛ این عادی است، و بیشتر طراحان با رغبت با شما همکاری میکنند تا پروژه تا جای ممکن به «ایدهآل» نزدیک شود… ولی در حد معقول. یادتان باشد که حتی بعضی تغییرات کوچک هم ممکن است وقت زیادی بگیرد، و هرچقدر تغییرات بیشتری درخواست کنید، زمان تحویل پروژه عقبتر میافتد.
چرا؟ چون جوابش به آن سادگی که شما فکر میکنید هم نیست، و برای هر پروژهای (و هر طراحی) فرق میکند. به قول دوستی، پرسیدن اینکه «یک پروژه طراحی چند میشود؟» مثل این است که از یک املاکی بپرسی «خانه چند است؟» جوابش این است که بستگی دارد… به خیلی چیزها. به این خاطر که قیمتگذاری یک پروژه یک فرایند صفر و صدی نیست. بیشتر طراحان باید یک شرح مفصل از پروژهی شما داشته باشند تا بتوانند قیمتی بدهند. عوامل زیادی هست، از جمله اینکه کار چقدر پیچیده است، چقدر سریع آن را میخواهید، چه نوع قالبها و فایلهایی میخواهید تحویل بگیرید، کجا و چطور قرار است چاپ و/یا منتشر شود، و خیلی چیزهای دیگر. وقتی به سراغ طراح میروید، قبل از اینکه نرخ بخواهید اول جزئیات پروژه را به او ارائه بدهید تا تخمینِ حسابشدهتر و دقیقتری تحویل بگیرید.
چرا؟ هیچکس – حتی آزادکارها یا شبکارها – تلفن و ایمیلشان را شبانهروزی جواب نمیدهند. طراح هم برای خودش برنامه دارد (حتی اگر در خانه با لباس راحتی کار کند) و اغلب هزمان با چند مشتری کار میکند. قرار نیست هر لحظه که اراده کردید بتوانید طراح را گیر بیاورید، ولی قاعدتا در ساعات کاریاش جواب شما را خواهد داد. اگر نگران راحتیِ ارتباط هستید، حتما ساعت کاریاش را از او بپرسید (و مهمترین پیامهایتان را به این زمان محدود کنید) و شیوه ارتباط مورد ترجیحش را هم بپرسید.
چرا؟ خب… این حرف هم درست است و هم نیست. طراح، متخصص خلق طرحهای زیبا و کاربردی از روی راهنماییها و معیارهای شما است (یا قرار است باشد). ولی همانطور که در نکتههای قبلی هم گفتم، اینکه پایهای برای شروع کار وجود داشته باشد فرایند را خیلی راحتتر میکند: یک شرح جزئیات خلاق اگر داشته باشید که ایدهآل است، اما حتی چیزی به سادگیِ معرفی چند نمونه طراحی که دوست دارید و ندارید هم خیلی کمک میکند. دوستی، مسئله را اینطور بیان کرد:
«جملهی ‘متخصص تویی، ریش و قیچی دست خودت’ اساسا میگوید که ما (به عنوان مشتری) از تو میخواهیم ذهن ما را بخوانی و چیزی به ما بدهی که حتی خودمان نمیدانیم که میخواهیم. این فشار زیادی روی طراح گرافیک میگذارد… و مسئلهی بزرگتر، میزان آزادی است که به طراح داده میشود. این جمله به ما آزادی نامحدودی میدهد تا داستانی که شما خودتان بهتر از همه میدانید را به شکل مورد نظرمان بیان کنیم. در واقع ممکن است ما پیکاسو تحویل بدهیم، ولی شما ونگوگ میخواستهاید.»
مشتریای که کار با خودش را آسان میکند – یعنی واضح و مودبانه چیزی که میخواهد را میگوید و انتظارات را از پیش مشخص میکند و آمادهی همکاری است – معمولا بهترین نتیجه را از طراحش میگیرد.
و طراحانی که چنین خصوصیاتی داشته باشند هم مشتریهای راضیتری خواهند داشت. بیشتر طراحان با رغبت حاضرند شما را در فرایند ناشناخته طراحی راهنمایی کنند و به سوالاتتان پاسخ دهند، و هیچ چیز به این اندازه خوشحالشان نمیکند که بپرسید توصیهی خودشان چیست.
http://www.adsportal.ir/7832
کلان شهرهای ایران با آسیبهای زیادی روبروست، یکی از
اینها تبلیغات بی در و پیکری است که هیچ تفکر و تخصصی پشت آن نیست و مورد
هجوم پیامهای بازرگانی است که هیچ هماهنگی با هم ندارند و در نهایت به
سرگیجه شهروندان منجر میشود.
تبلیغات محیطی زیر مجموعه از طراحی محیطی است و در دنیا قاعده و قانون معین دارد.
صبح که از خواب بلند می شویم و پیچ رادیو را باز می کنیم، آگهی های
بازرگانی به گوش ما میرسد،در اتومبیل که می نشینیم انواع بیلیوردها با
مضامین مختلف به چشممان می خورد، دراتاق انتظار پزشک بروشورهای تبلیغاتی
در انتظار ماست، بنابراین ما در تمام طول روز در معرض پیام های تجاری قرار
داریم. تبلیغات در پی اثرگذاری بر مخاطب و ترغیب او به خرید کالایی یا
استفاده از خدمتی هستند و تبلیغات آموزشی هم سعی در القای تفکری در مخاطب
دارند. در دنیا برای تبلیغات چه محیطی و چه غیر محیطی استاندارهایی تعریف
شده تا تبلیغات هم از منظر تاثیرگذاری و هم از منظر زیبایی شناختی ذهن
مخاطب را درگیر کند.
در تبلیغات محیطی قواعدی باید رعایت شود تا مخاطب دچار آشفتگی ذهنی در
مواجه با پیام های متفاوت نشود. در کلان شهر تهران رهیاب ها، بیلبوردها و
بنرها تابلوهای مشاغل مختلف چنان کنار هم نشسته اند که سرت به دوار می افتد
ازحجم بالای اطلاعات و درهم ریختگی این احجام.
هویت بصری از مجموعه عوامل بصری است که شاخص و ویژه هر شهری دردنیاست
هویت شهر پیوند خورده با هویت بصری آن است مثلا «یزد» شهر بادگیرهاست.
«تهران» امروز اما شهری است گیر افتاده بین آسمان خراش ها، منازل ویلایی و
ساختمانهایی با نماهای متفاوت در کنارهم، خلاصه آشفته بازاری است پایتخت
ایران. در این فضا شهروندان با انواع و اقسام تابلوهای تبلیغاتی هم روبرو
هستند که کلافگی و استرس را دامن میزند از بس بیحساب و کتاب نصب شده اند.
شهرام گلپریان – مدرس موسسه عالی جهاد دانشگاهی – معتقد است: تهران دارای «آشفتگی» بصری است.
کنار هم قرار گرفتن ساختمانهای شیشهای بلند در کنار ساختمانهایی با
معماری سنتی، یا برجهای بلند در کنار ساختمانهای کوتاه، در تهران باعث
شده شهر هویت بصری یکدستی نداشته باشد. همچنین در تهران تبلیغات محیطی،
یکپارچه و هدفمند سازماندهی نشده است.
قباد شیوا – گرافیست – هم می گوید: شهر باید هویت بصری داشته باشد اما تهران فاقد این هویت بصری یکپارچه است.
او معتقد است شهر باید هویتش را درون تابلوهایش بیاورد و به عنوان نمونه به
بازارچه ای اشاره می کند که شهرداری با استفاده از کاشی کاری های شبیه
کاشی های دوران قاجار به حفظ هویت بازارچه کمک کرده است.
نیما ورامینی – استاد دانشگاه علم و فرهنگ – هم می گوید: میدان تجریش یکی
از مکان هایی است که افراد در آنجا دچار سردرگمی بصری می شوند؛ چرا که پر
است از تابلوهای تبلیغاتی در حجم های مختلف، پرچم هایی که توسط شهرداری نصب
شده و ساختمانهایی با بلندی های متفاوت.
به
گفته او همه اینها هویت تجریش را که با امامزاده صالح پیوند خورده بود را
مخدوش کرده و هویت امامزاده را در حاشیه قرار داده درحالی که حضور امامزاده
صالح باید هویت بخش تجریش باشد.
به گقته قباد شیوا، در غرب تبلیغات محیطی زیر مجموعه طراحی محیطی است و در
دانشگاه تدریس میشود. شیوا می گوید: در ایران ما تنها گرافیست داریم نه
طراح محیطی! بنابراین تبلیغات محیطی ما فاقد دانش لازم است و تبلیغات ما
تنها گرافیک است در ابعاد مختلف که سبب شده فضای شهر تهران فضایی آشفته
شود.
محمد نقیزاده – عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشکده علوم و
تحقیقات – هم معتقد است: بیلبوردهای تبلیغاتی انبوه در سردرها و ورودیهای
شهر مانند فرودگاهها و ترمینالها، بیتناسبیها و همجواریهای نامناسب
تابلوها، به هویت و سیمای ظاهری شهر آسیب وارد میکنند، به عبارت دیگر
طراحی شهری و آن چیزی که در مقابل چشمان مخاطب قرار میگیرد باید با قاعده
باشد.
شهرام گلپریان می گوید: ازدحام تصویری و حجم بالای اطلاعاتی برخی تابلوهای
تبلیغاتی اتوبانهای تهران، درک پیام را برای مخاطب مشکل میکند، به عبارت
دیگر تصویر، نوشته و رنگ مختصر و پیام کوتاه، برای معابری که مخاطب با سرعت
از کنار آن عبور میکند، بسیار مناسب است.
نیما ورامینی درباره تابلوها و بیلبوردهای شهر تهران خاطر نشان می کند: در
شهر تهران چه به لحاظ ابعاد و اندازه تابلوهای تبلیغاتی و چه به لحاظ رنگ و
ترکیب آن و چه به لحاظ ارتفاع تابلوها، هیچ استانداردی وجود ندارد. ما
باید در فضای شهر به اتحاد بصری برسیم. منظر شهری مثل یک متن است به عنوان
مثال نباید تابلوهای تبلیغاتی، تابلوهای نشانه و راهنما را تحت تأثیر قرار
دهند. بنابراین تابلوهای راهنما یا همان رهیاب ها باید خوب دیده شوند.
نیما ورامینی معتقد است: در شهر تهران در حوزه تبلیغات فردگرایی دیده می
شود، به این معنی که هر کس با هر سلیقه و گرافیکی که دارد برای خودش تبلیغ
می کند.
بر اساس اعتقاد کارشناسان در طراحی تابلوهای تبلیغاتی و رهیاب ها باید
تناسب و هماهنگی همه اجزا با هم از یک سو و هماهنگی آن تابلو با بافت منطقه
ای که قرار است تابلو در آن نصب شود هم مورد نظر مسئولان سازمان زیباسازی
شهر تهران باشد. همچنین باید استانداردی برای تابلوهای تبلیغاتی در نظر
گرفته و اجرایی شود تا چهره بصری شهر تهران کم کم سامان گیرد.
اصلیترین ریشه آلودگیهای بصری را باید در تلاش انسانها برای رساندن پیام خود به گوش دیگران دانست. حال این پیام می تواند از سوی یک کسب و کار با هدف فروش صادر شود، یا یک کاندیدا با هدف جهت دهی به افکار عمومی و جمع آوری آراء آن را ایجاد نماید. اما در کل میتوان منابع زیر را به عنوان اصلیترین تولید کنندگان آلودگی بصری طبقه بندی نمود.
در
کشورهای پیشرفته دنیا تحقیقاتی در زمینه تبلیغات محیطی انجام شده و بر
اساس نظر کارشناسان استانداردهایی برای انواع و اشکال مختلف تبلیغات تجاری
یا غیر تجاری تعریف شده است. در این کشورها هر فردی نمی تواند برای خودش به
هرشکلی که خواست تابلو بسازد و در هرجایی که دوست داشت نصب کند.
مثلا ارتفاع بیلبورد نباید از بام خانه های مجاور بالاتر باشد در حالی که در کشور ما اینگونه نیست.
مورد دیگری که توسط شهروندان در زمان نصب تابلوهای تبلیغاتی باید رعایت شود
این است که دورنمای شهر هرگز نباید توسط تابلوها مسدود شود. هیچ بیلبورد
یا رهیابی نباید عناصر بصری شهر را مسدود کند. در حالی که در ایران این
اتفاق افتاده و بسیاری از عناصر بصری در شهر ها مثل بناهای خاص یا مجسمه
های مشاهیر توسط تابلوهای تبلیغاتی مسدود شده است.
قباد شیوا هم معتقد است: در قوانین شهرداری های جهان برای تابلوهای
تبلیغاتی که بالای سردر مغازه ها یا فروشگاه ها نصب میشود با توجه به
متراژی که آن فروشگاه یا مغازه دارد اندازه تابلو تعریف میشود در حالی که
در ایران این امر کاملا سلیقهای است.
بنابراین لزوم توجه به تبلیغات محیطی از سوی سازمان زیباسازی شهرتهران و
سایر نهادهای مربوطه برای داشتن شهری که عناصر بصریاش به آرامش شهروندان
کمک کنند که زندگی ماشینی و مدرن امروز استرس و کلافگی را برای آنها به
ارمغان آورده، ضروری است.
http://mohiti.com/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B6%D8%B9%D9%81-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A8%D9%84%D9%8A%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%8A%D8%B7%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/
بازاریابی اینترنتی روندی بسیار سریع داشته و هر روز در حال تغییر است. به خاطر رقابت بسیار زیاد بین وب سایت ها و الگورتیم های موتورهای جست و جو که همیشه در حال تغییر هستند، بسیاری از شرکت ها ناچار به ارائه خدمات متفاوتی هستند. اکثر افراد نمی دانند به دنبال چه کسی بگردند. یا اینکه چه سوالاتی از شرکت های سئو بپرسند. شما می توانید با استفاده از نکات کتاب چطور یک شرکت سئو را انتخاب کنیم ؟ بهترین شرکت سئو را برای وب سایت خود انتخاب کنید. این کتاب راهنمای ساده و جامعی است که به راحتی بهترین شرکت پیمانکار سئو در ایران را انتخاب کنید.
منبع : takbook.com
رمز فایل : www.takbook.com